#assemble



English

  Edit on Github

    • create by putting components or members together
    • Pos: verb
    • collect in one place
    • Pos: verb
    • get people together
    • Pos: verb

Source:

Contributors:

loading ...

فارسی

  Edit on Github

    • مجتمع کردن
    • ترجمه نمودن و ايجاد هماهنگى در داده هاى مورد نياز يک برنامه کامپيوترى و برگرداندن داده به زبان ماشين و تهيه برنامه نهايى جهت اجرا ترجمه علائم سمبليک به کدهاى معادل در ماشين
    • مونتاژ
    • يکپارچه کردن
    • فراهم اوردن
    • انباشتن
    • گرداوردن
    • سوار کردن
    • جفت کردن
    • جمع شدن
    • گردامدن
    • همگذاردن
    • انجمن کردن
    • ملاقات کردن

Source:

Contributors:

loading ...