Open Dictionary
Home
Entries
Github
#staging
فارسی
Edit on Github
تمرين اب خاکى
تمرين کردن
سوار شدن يا سوار کردن پرسنل در ناو يا هواپيما
استقرار موقت
سوار کردن
جا دادن
اسکان دادن
چوب بست
اسکلت
رانندگى کالسکه
نمايش
برصحنه اورى
باکالسکه سفر ردن
Source:
$
https://github.com/open-dictionary/english-dictionary/blob/master/s/t/staging/fa.json
Contributors:
loading ...