#vicinity



English

  Edit on Github

    • a surrounding or nearby region
    • Pos: noun

Source:

Contributors:

loading ...

فارسی

  Edit on Github

    • در حومه
    • در مجاورت
    • در حدود در اطراف
    • نزديکى
    • مجاورت
    • همسايگى
    • حومه
    • بستگى

Source:

Contributors:

loading ...